امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Weeping

American: ˈwiːpɪŋ British: ˈwiːpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    wept
  • شکل سوم:

    wept
  • سوم‌شخص مفرد:

    weeps

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
اشک‌ریزی، گریه، گریه و زاری، مویه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- His mother was weeping and smiling at the same time.
- مادرش اشک می‌ریخت و در عین حال لبخند بر لب داشت.
noun adjective
دارای شاخه‌های آویخته
- weeping willow
- بید مجنون
noun adjective
اشک‌ریز، گریان، پر‌اشک، توأم با اشک‌ریزی
- I tried to calm the weeping child.
- سعی کردم کودک گریان را آرام کنم.
- weeping gratitude
- امتنان توأم با اشک‌ریزی
noun adjective
چکه‌کننده، عرق‌کننده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد weeping

  1. adjective Filled with or shedding tears
    Synonyms:
    lachrymose tearful crying blubbering sobbing lamenting in-tears teary-eyed mourning cernuous dolorous sorrowing wailing teary howling moaning shrieking drooping dolourous weepy nodding pendulous
  1. noun A fit of crying
    Synonyms:
    bawling blubbering cry crying sobbing tear wailing tears
  1. verb To fall or let fall in drops of liquid
    Synonyms:
    trickling dropping dripping dribbling
  1. verb Shed tears because of sadness, rage, or pain
    Synonyms:
    sobbing wailing crying yammering blubbering yowling tearing oozing moaning leaking keening lamenting bawling grieving howling exuding dripping
    Antonyms:
    laughing
  1. verb To flow or leak out or emit something slowly
    Synonyms:
    transpiring transuding seeping percolating oozing leaching exuding bleeding
  1. verb To express emotion, such as grief, sadness, or joy, by shedding tears.
    Synonyms:
    crying

ارجاع به لغت weeping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «weeping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/weeping

لغات نزدیک weeping

پیشنهاد بهبود معانی