با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Well-made

ˈwelˈmeɪd ˈwelˈmeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
خوب ساخته شده، خوش‌ساخت، خوب و پردوام
- a well-made chair
- یک صندلی خوش‌ساخت
adjective
(هنر و ادبیات) دارای ساختمان یا داستان خوب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well-made

  1. adjective
    Synonyms: dependable, durable, flawless, reliable, solid, sturdy

ارجاع به لغت well-made

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-made» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/well-made

لغات نزدیک well-made

پیشنهاد بهبود معانی