با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

What

wɑːt / / wʌt wɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb pronoun A1
چه، کدام، چقدر، هرچه، آنچه، چه اندازه، چه مقدار
- What is your name?
- نام شما چیست؟
- What do you want?
- چه می‌خواهی؟
- What did you tell them?
- به آن‌ها چه گفتی؟
- What books did you buy?
- چه کتاب‌هایی را خریدی؟
- What I want to say is this...
- آنچه که می‌خواهم بگویم این است...
- Say what you wish!
- هرچه دلت می‌خواهد بگو!
- Eat what you like!
- هر چیزی را که دوست داری بخور!
- Do what you can for them!
- هر کاری که از دستت بر می‌آید، برای آن‌ها بکن!
- What you said is true.
- آنچه که گفتی صحت دارد.
- Bring only what you need!
- فقط آنچه که نیاز داری، بیاور!
- Forget what you saw.
- آنچه را که دیدی فراموش کن.
- He did not say what I expected.
- آنچه را که انتظار داشتم نگفت.
- Invent what excuses you please!
- هر بهانه‌ای را که دلت می‌خواهد، بساز!
- What will it cost?
- هزینه‌ی آن چقدر خواهد بود؟
- What with singing and dancing the time passed quickly.
- آواز و رقص موجب شد که وقت زود بگذرد.
- Never doubt but what your mother loves you!
- هرگز در این که مادرت تو را دوست دارد، شک نکن!
- We warned them what we could.
- تا آنجا که از دستمان بر می‌آمد، به آن‌ها هشدار دادیم.
- What! No lunch!
- چی! ناهار نیست!
- What a house!
- عجب خانه‌ای!
- What is a home without a wife!
- خانه‌ی بی‌زن به چه درد می‌خورد!
- What about my share?
- پس سهم من چی؟
- What about your father, is he a doctor, too?
- پدرت چطور، او هم دکتر است؟
- He resigned! what for?
- استعفا داد! چرا؟
- He sells books, magazines or what have you.
- کتاب و مجله و غیره به فروش می‌رساند.
- What if it snows?
- اگر برف بیاید چطور؟
- I need somebody to tell me what is what.
- نیاز دارم که کسی مرا راهنمایی کند.
- I want to succeed and I'll do what it takes.
- می‌خواهم موفق بشوم و هر کاری که لازم باشد خواهم کرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد what

  1. pronoun An indication of a question
    Synonyms: which? what sort? what kind? what thing? what means?
  2. pronoun Something indefinite
    Synonyms: that which, whatever, something, anything, everything, whichever, anything at all, /etc, and-so-forth, etcetera, and other things too numerous to mention, and-more

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت what

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «what» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/what

پیشنهاد بهبود معانی