با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Wheel And Deal

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom verb - intransitive informal
زد‌و‌بند کردن، ساخت‌وپاخت کردن، تبانی کردن، رتق‌و‌فتق کردن
- In the world of business, you sometimes have to wheel and deal to stay ahead of the competition.
- در دنیای تجارت، شما باید گاهی زدو‌بند کنید تا از رقبا جلوتر بمانید.
- To succeed in politics, you must know how to wheel and deal with various stakeholders.
- برای موفقیت در سیاست، باید بدانید که چگونه با سهام‌داران مختلف ساخت‌وپاخت کنید.
- They spent the whole afternoon wheeling and dealing, hoping to make a profitable trade.
- آن‌ها کل بعدازظهر را به تبانی کردن گذراندند، به این امید که تجارت سودآوری داشته باشند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wheel and deal

  1. idiom to try to make a profit or get an advantage using clever or complicated methods and often deceiving people or breaking the usual rules

ارجاع به لغت wheel and deal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wheel and deal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wheel-and-deal

لغات نزدیک wheel and deal

پیشنهاد بهبود معانی