امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Whit

wɪt wɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
ذره، خرده، تکه، هیچ، ابداً، اندک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He was not a whit the wiser.
- اصلاً عاقل‌تر نشده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whit

  1. noun very tiny bit
    Synonyms:
    atom crumb dash drop fragment grain hoot iota jot little mite modicum particle piece pinch scrap shred speck trace
    Antonyms:
    lot

ارجاع به لغت whit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whit

لغات نزدیک whit

پیشنهاد بهبود معانی