امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wholeness

American: hoʊl British: həʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

تمامی، درستی، تمامیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wholeness

  1. noun The state of being entirely whole
    Synonyms:
    integrity completeness entirety haleness oneness totality unity
  1. noun The condition of being free from defects or flaws
    Synonyms:
    durability firmness integrity solidity soundness stability strength
  1. noun The condition of being physically and mentally sound
    Synonyms:
    health haleness healthiness heartiness soundness

ارجاع به لغت wholeness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wholeness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wholeness

لغات نزدیک wholeness

پیشنهاد بهبود معانی