امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Winnings

    ˈwɪnɪŋz ˈwɪnɪŋz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural
    (به ویژه با قمار) عواید، پول‌های به‌دست آمده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - He went to collect his winnings.
    - رفت تا عوایدش را جمع کند.
    - What are you going to spend your winnings on?
    - می‌خوای پول‌های به‌دست آمده رو صرف چی کنی؟
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد winnings

    1. noun Something won (especially money)
      Synonyms:
      win profits
      Antonyms:
      losings

    لغات هم‌خانواده winnings

    • verb - transitive
      win

    ارجاع به لغت winnings

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «winnings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/winnings

    لغات نزدیک winnings

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return