امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wireframe

ˈwaɪrfreɪm ˈwaɪəfreɪm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    wireframes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کامپیوتر وایرفریم (مدل دیجیتالی سه‌بعدی خطی) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The wireframe helped the team visualize the project's structure.
- وایرفریم به تیم کمک کرد تا ساختار پروژه را تجسم کند.
- She presented the wireframe to gather feedback from the stakeholders.
- او وایرفریم را برای جمع‌آوری بازخورد از ذی‌نفعان ارائه کرد.
noun countable
کامپیوتر وایرفریم، طرح اولیه‌ (نمای ابتدایی از وبسایت یا نرم‌افزاری که عناصر مختلف صفحه را بدون جزئیات گرافیکی نشان می‌دهد)
- The designer created a wireframe to outline the website's layout.
- این طراح برای ترسیم طرح وبسایت طرح اولیه‌ای ایجاد کرد.
- A wireframe serves as a blueprint for the app's user interface.
- طرح اولیه به عنوان نقشه‌ای برای رابط کاربری برنامه عمل می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت wireframe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wireframe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wireframe

لغات نزدیک wireframe

پیشنهاد بهبود معانی