امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Woe

woʊ wəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun interjection
وای بر، اه، علامت اندوه و غم، غصه، پریشانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- To whom shall I speak of my woes?
- غم‌های خود را به چه کسی بگویم؟
- a scene of woe
- صحنه‌ای اندوه‌بار
- a tale of woe
- داستانی پرغم
- that country's economic woes
- مصیبت‌های اقتصادی آن کشور
- woe to me!
- وای بر من!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد woe

  1. noun suffering
    Synonyms:
    adversity affliction agony anguish bemoaning blues burden calamity care cataclysm catastrophe curse dejection deploring depression disaster distress dole drag gloom grief grieving hardship headache heartache heartbreak lamentation melancholy misadventure misery misfortune pain rain regret rue sadness sorrow tragedy trial tribulation trouble unhappiness wretchedness
    Antonyms:
    happiness joy

ارجاع به لغت woe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «woe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/woe

لغات نزدیک woe

پیشنهاد بهبود معانی