امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Womanish

    ˈwʊmənɪʃ ˈwʊmənɪʃ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    زن‌صفت، زنانه، مربوط به زن یا زنان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد womanish

    1. adjective Of, relating to, or characteristic of women
      Synonyms:
      female feminine womanly distaff effeminate unmasculine
    1. adjective Having qualities more appropriate to women than to men
      Synonyms:
      effeminate epicene feminine sissified sissyish unmanly

    لغات هم‌خانواده womanish

    ارجاع به لغت womanish

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «womanish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/womanish

    لغات نزدیک womanish

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid