امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wonk

wɑːŋk wɒŋk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(آمریکا - عامیانه - شاگرد) خرخوان، سختکوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wonk

  1. noun excessive studier
    Synonyms:
    bookworm brain dweeb geek greasy grind grind grub nerd poindexter swotter

ارجاع به لغت wonk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wonk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wonk

لغات نزدیک wonk

پیشنهاد بهبود معانی