با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Work Of Art

ˈwɜːrkəvˈɑːrt wɜːkəvɑːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
کار هنری، اثر هنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد work of art

  1. noun art object
    Synonyms: artwork, composition, object of art, objet d'art, piece, study

ارجاع به لغت work of art

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «work of art» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/work of art

لغات نزدیک work of art

پیشنهاد بهبود معانی