امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Workability

ˌwɜːkəˈbɪlɪtɪ ˌwɜːkəˈbɪlɪtɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
کارآمدی، کارایی، کارپذیری، انجام‌پذیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Their focus on workability ensured the project stayed on schedule.
- تمرکز آن‌ها بر کارآمدی باعث شد پروژه طبق برنامه باقی بماند.
- We must evaluate the workability of the proposed solutions in real-world scenarios.
- ما باید کارایی راه‌حل‌های پیشنهادی را در سناریوهای دنیای واقعی ارزیابی کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت workability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «workability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/workability

لغات نزدیک workability

پیشنهاد بهبود معانی