امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Worthwhile

ˌwɜrːθˈwaɪl ˌwɜːθˈwaɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more worthwhile
  • صفت عالی:

    most worthwhile

معنی و نمونه‌جمله

adjective B2
ارزنده، قابل صرف وقت، ارزش‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a worthwhile activity
- فعالیت ارزنده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد worthwhile

  1. adjective helpful
    Synonyms: advantageous, beneficial, constructive, estimable, excellent, gainful, good, important, invaluable, justifiable, lucrative, meritorious, money-making, paying, priceless, productive, profitable, remunerative, rewarding, serviceable, useful, valuable, worthy
    Antonyms: unhelpful, valueless, worthless

لغات هم‌خانواده worthwhile

ارجاع به لغت worthwhile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «worthwhile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/worthwhile

لغات نزدیک worthwhile

پیشنهاد بهبود معانی