امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wrap

ræp ræp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    wrapped
  • شکل سوم:

    wrapped
  • سوم‌شخص مفرد:

    wraps
  • وجه وصفی حال:

    wrapping
  • شکل جمع:

    wraps

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive B1
پیچیدن، حلقه کردن، پوشانیدن، لفافه‌دار کردن، پنهان کردن، بسته‌بندی کردن، قنداق کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- My sister wrapped her arms around the baby.
- خواهرم بازوان خود را دور کودک حلقه کرد.
- I wrapped the shawl around my neck.
- شال‌گردن را دور گردنم پیچیدم.
- Wrap this thread around your finger.
- این نخ را دور انگشتت بپیچ.
- a town wrapped in fog
- شهری که مه آن را فراگرفته بود
- The box was wrapped in a plastic sheet.
- جعبه با ورقه‌ی پلاستیکی پوشانده شده بود.
- They are so wrapped up in their children that they have stopped socializing.
- آن‌قدر سرگرم بچه‌های خود هستند که دیگر با کسی معاشرت نمی‌کنند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun countable
پتو، ملحفه، لفاف
- paper wraps for Christmas gifts
- لفاف کاغذی برای (بسته‌بندی) هدایای کریسمس
- The plan was kept under wraps until after the elections.
- نقشه را تا بعد از انتخابات مخفی نگاه‌ داشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wrap

  1. noun clothing that is worn over for warmth
    Synonyms:
    blanket cape cloak coat cover fur jacket mantle shawl stole
  1. verb surround with a covering
    Synonyms:
    absorb bandage bind bundle bundle up camouflage cloak clothe cover drape encase encircle enclose enfold envelop fold gift-wrap hide immerse invest mask muffle pack package protect roll up sheathe shelter shroud swaddle swathe twine veil wind
    Antonyms:
    uncover unwrap

Phrasal verbs

  • wrap something up

    کاری را به پایان رساندن، فیصله دادن، رتق و فتق کردن

  • wrap up

    لباس گرم پوشیدن، خود را پوشاندن، خود را گرم نگه داشتن، لباس گرم تن کسی کردن، گرم نگه داشتن، پوشاندن

    تمام کردن، فیصله دادن (کار و غیره)، جوش دادن (معامله)

Collocations

Idioms

  • wrap it up

    (معمولاً به‌صورت امر) آرام بودن، خفه شدن، سکوت کردن

  • wrapped up in

    (کاملاً) مجذوب، تمام هم و غم (کسی متوجه چیزی بودن)

ارجاع به لغت wrap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wrap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wrap

لغات نزدیک wrap

پیشنهاد بهبود معانی