امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

X-rays

American: ˈeksˌrez British: ˈeksreɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

B2
پرتو مجهول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد x-rays

  1. noun Electromagnetic radiation
    Synonyms: Roentgen rays, radioactivity, radium emanation, actinic rays, actinism, exradio, encephalogram, ultraviolet rays, refractometry, radiant-energy, cathode rays
  2. noun A photograph made with X-rays, sense 1
    Synonyms: x-ray-photograph, radiograph, radiogram, shadograph, skingraph

ارجاع به لغت x-rays

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «x-rays» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/x-rays

لغات نزدیک x-rays

پیشنهاد بهبود معانی