امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Yap

jæp jæp jæp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    yapped
  • شکل سوم:

    yapped
  • سوم‌شخص مفرد:

    yaps

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb interjection
جانورشناسی . سگ زوزه کش، سگ بداصل، زوزه، صدای تند و تیز،حرف، سخن، زوزه کشیدن، عوعو کردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The puppy was yapping.
- توله سگ واق‌واق می‌کرد.
- The women were yapping in the next room.
- در اتاق مجاور زن‌ها بلندبلند حرف می‌زدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد yap

  1. verb bark
    Synonyms:
    bay woof yelp
  1. verb chatter
    Synonyms:
    babble blather chit-chat gab gibber go on gossip jabber jaw prate prattle ramble run off at the mouth talk a lot twaddle
  1. noun, verb talk a lot
    Synonyms:
    babble blather chat chatter clack confabulate gab gossip jabber jaw prate prattle run on tattle yammer

ارجاع به لغت yap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yap

لغات نزدیک yap

پیشنهاد بهبود معانی