امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Yaws

    jɒːz jɔːz
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از frambesia or framboesia به‌ جای yaws استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    پزشکی یاز (عفونتی استوایی مربوط به پوست و استخوان و مفاصل که باکتری اسپیروکت ترپونما پالیدوم آن را به وجود می‌آورد و کودکان بیشتر به آن مبتلا می‌شوند)
    لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - The child was kept isolated to prevent the spread of yaws to others.
    - به منظور جلوگیری از سرایت یاز به دیگران، کودک را ایزوله نگه داشتند.
    - The spread of yaws can be prevented through improved hygiene practices.
    - با بهبود اقدامات بهداشتی می‌توان از شیوع یاز جلوگیری کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد yaws

    1. verb Be wide open
      Synonyms: swerves, veers, turns, zigzags, yawns, seesaws, weaves, rolls, curves, pitches, deviates, gapes, lurches
    2. verb To turn aside sharply from a straight course
      Synonyms: veers, swerves, skews, sheers, cuts, chops
    3. noun An infectious tropical disease resembling syphilis in its early stages; marked by red skin eruptions and ulcerating lesions
      Synonyms: frambesia, framboesia

    ارجاع به لغت yaws

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «yaws» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yaws

    لغات نزدیک yaws

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند