امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Yearbook

ˈjɪrbʊk ˈjɪəbʊk / / ˈjɜː-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    yearbooks

معنی

noun
سالنامه، گزارش‌های سالانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد yearbook

  1. noun A reference book that is published regularly once every year
    Synonyms: annual, almanac, yearly report book, record, graduation book, class book, annual publication, yearly

ارجاع به لغت yearbook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yearbook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yearbook

لغات نزدیک yearbook

پیشنهاد بهبود معانی