گذشتهی ساده:
yieldedشکل سوم:
yieldedسومشخص مفرد:
yieldsوجه وصفی حال:
yieldingشکل جمع:
yieldsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
yield oneself (or itself) to something
خود را تسلیم چیزی کردن، تن در دادن، - پذیرا بودن
(رانندگی) حق تقدم دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «yield» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yield