امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Youngster

ˈjʌŋstər ˈjʌŋstə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    youngsters

معنی‌ها

noun countable C1
نوباوه، جوانک، پسربچه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun countable
گیاه‌شناسی برگچه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد youngster

  1. noun child
    Synonyms: boy, chick, cub, fledgling, girl, junior, juvenile, juvenile delinquent, kid, lad, lass, little guy, little kid, moppet, punk, pup, pupil, puppy, sapling, shaver, small fry, snotnose kid, sonny, squirt, student, teenager, teenybopper, urchin, young adult, young person, youth
    Antonyms: elder
  2. noun person before the age of maturity
    Synonyms: boy, chick, cub, fledgling, girl, junior, juvenile, juvenile delinquent, kid, lad, lass, pup, pupil, student, teenager, young person
    Antonyms: adult

لغات هم‌خانواده youngster

ارجاع به لغت youngster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «youngster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/youngster

لغات نزدیک youngster

پیشنهاد بهبود معانی