امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Zany

ˈzeɪni ˈzeɪni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    zanies
  • صفت تفضیلی:

    zanier
  • صفت عالی:

    zaniest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
لوده، مسخره، مقلد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- zany comedy
- کمدی مسخره
- the movie's zany characters
- شخصیت‌های لوده‌ی فیلم
noun countable
خل، دیوانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zany

  1. adjective crazy, funny
    Synonyms: camp, campy, clownish, comical, dumb, eccentric, fool, foolish, goofy, hare-brained, humorous, joshing, kooky, loony, madcap, nutty, sappy, wacky, witty
    Antonyms: serious
  2. noun person who is wildly funny
    Synonyms: buffoon, card, clown, comedian, comic, cutup, farceur, funny person, gag person, humorist, idiot, jester, joker, madcap, moron, nut, practical joker, prankster, screwball, show-off, simpleton, wag, wisecracker

ارجاع به لغت zany

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zany» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zany

لغات نزدیک zany

پیشنهاد بهبود معانی