معنی zero-sum به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈzɪroʊˈsəm ˈzɪərəʊsʌm

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

اقتصاد (در نظریه‌ی بازی و علم اقتصاد) (بازی) مجموع-صفر، حاصل‌ْصفر

- The zero-sum game of competitive sports ensured that every victory for one team came at the expense of another team's loss.

- بازی مجموع‌صفر ورزش‌های رقابتی متقاعد می‌کرد که هر پیروزی برای یک تیم به قیمت از دست دادن تیم دیگر تمام می‌شود.

- The business world is often viewed as a zero-sum environment, where competitors must vie for limited resources and market share.

- دنیای تجارت اغلب به‌عنوان محیطی با حاصل‌صفر در نظر گرفته می‌شود؛ جایی که رقبا باید برای منابع محدود و سهم بازار رقابت کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت zero-sum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «zero-sum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zero-sum

لغات نزدیک zero-sum

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند