امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Zonked

zɑːŋkt zɒŋkt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
(عامیانه) مست و خراب، سیاه مست، (مواد مخدر) لول، نشئه، از خود بیخود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
(عامیانه) کاملاً خسته
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد zonked

  1. adjective drunk, intoxicated; stunned
    Synonyms: amazed, astonished, bashed, boozed up, buzzed, crocked, dazed, dumbfounded, feeling no pain, flying, groggy, high, inebriated, juiced, laced, liquored up, lit, plastered, seeing double, sloshed, stewed, stoned, tanked, three sheets to the wind, thunderstruck, tipsy, totaled, under the influence, under the table, wasted

ارجاع به لغت zonked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zonked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zonked

لغات نزدیک zonked

پیشنهاد بهبود معانی