امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آبله به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نوعی بیماری واگیردار که باعث تاول پوستی می‌شود

فونتیک فارسی

aabele
اسم
پزشکی smallpox, variola, pox

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- مرحله‌ی‌ بثوری آبله

- the eruptive stage of smallpox

- واکسینه کردن دربرابر آبله

- inoculation against smallpox

- جای آبله

- smallpox scar
تاول

فونتیک فارسی

aabele
اسم
ادبی pustule, rash, blister, pimple

- آبله‌ای کوچک روی بازوی بیمارش

- a small pustule on his patient's arm

- آبله‌ی قرمز صورتش را لمس کرد.

- She touched the red pustule on her face.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آبله

  1. مترادف:
    تاول
  1. مترادف:
    تبخال تبخاله

ارجاع به لغت آبله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آبله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آبله

لغات نزدیک آبله

پیشنهاد بهبود معانی