امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آرتیست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بازیگر

فونتیک فارسی

aartist
اسم
actress, actor, movie star, performer

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- آرتیست باید برای فیلم آینده‌اش وزن زیادی اضافه می‌کرد.

- The actor had to gain a lot of weight for his role in the upcoming movie.

- آرتیست نمایشی درخشان روی صحنه اجرا کرد.

- The actress performed brilliantly on stage.
هنرمند

فونتیک فارسی

aartist
اسم
artist, dancer or singer or painter (etc.)

- او آرتیست بااستعدادی است که در هنر انتزاعی تخصص دارد.

- She is a talented artist who specializes in abstract art.

- به نمایشگاه هنر برای دیدن آثار هنری آرتیست‌های مختلف رفتیم.

- We went to the art exhibition to see the works of various artists.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آرتیست

  1. مترادف:
    آکتور بازیگر ستاره هنرپیشه هنرمند

ارجاع به لغت آرتیست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آرتیست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آرتیست

لغات نزدیک آرتیست

پیشنهاد بهبود معانی