امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

آهسته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

کم‌سرعت

فونتیک فارسی

aaheste
صفت
slow, heavy, sluggish, glacial

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- نبض آهسته

- slow pulse

- ... رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود

- ...a true wayfarer goes slow and steady

- موسیقی آهسته

- slow music

- پیشرفت اقتصادی آهسته

- sluggish economic development
ملایم، نرم

فونتیک فارسی

aaheste
صفت
light, gentle

- یک ضربه‌ی آهسته به در

- a gentle knock on the door

- نسیم آهسته

- gentle breeze
صدای آرام

فونتیک فارسی

aaheste
صفت
low, soft, light (of a voice or sound)

- با صدایی آهسته صحبت می‌کرد که به سختی در اتاق شلوغ شنیده می‌شد.

- She spoke in a light voice, barely audible in the crowded room.

- با صدایی آهسته گفت: «مراقب خودت باش».

- 'Take care,' he said in a low voice.
صحبت
soft-spoken
موسیقی adagio, lento
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آهسته

  1. مترادف:
    آرام بتدریج بطی‌ء تانی درنگ کند ملایم نرم نرم‌نرمک یواش
    متضاد:
    تند سریع

ارجاع به لغت آهسته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آهسته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آهسته

لغات نزدیک آهسته

پیشنهاد بهبود معانی