احترام به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
حرمت، آبرو، پاس، تجلیل، تعظیم
فونتیک فارسی
ehteraam
اسم
respect, high regard, esteem, deference, reverence, veneration, courtesy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- احترام متقابل
- mutual respect
- احترام به حقوق دیگران را در فکر دانش‌آموزان پروراندن
- to inculcate in the students a respect for the rights of others
مترادف و متضاد احترام
- آبرو، اعتبار، اعزاز، اکرام، بزرگداشت، پاس، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، حرمت، رعایت، عز، عزت، کرنش ≠ احتقار، خوارداشت
ارجاع به لغت احترام
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «احترام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/احترام
لغات نزدیک احترام
- - احتراقپذیر
- - احتراق ناقص
- - احترام
- - احترامآمیز
- - احترامانگیز