اذیت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آزار، رنج

فونتیک فارسی

aziyyat
اسم
annoyance, harassment, bother, irritation, teasing, vexation, persecution, wind up, harm, bothering, devilment, ill treatment

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- او سعی کرد اذیت رئیس غرغرویش را نادیده بگیرد.

- She tried to ignore the bothering of her nagging boss.

- اذیت بچه‌ها نشانه‌ی آشکار نیاز آن‌ها به توجه بود.

- The children's bothering was a clear sign that they needed some attention.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اذیت

ارجاع به لغت اذیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اذیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اذیت

لغات نزدیک اذیت

پیشنهاد بهبود معانی