اردوگاه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فضایی برای اسکان موقت مانند چادر

فونتیک فارسی

ordoogaah
اسم
camp, encampment, campground, military camp, camping ground, barracks, bivouac, campsite

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- اردوگاه در میان جنگل زیبایی قرار داشت.

- The camp was in the middle of a beautiful forest.

- سربازان برای محافظت از خود در برابر شرایط سخت آب‌وهوایی اردوگاه موقت برپا کردند.

- The soldiers assembled a bivouac to protect themselves from the harsh weather conditions.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اردوگاه

ارجاع به لغت اردوگاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اردوگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اردوگاه

لغات نزدیک اردوگاه

پیشنهاد بهبود معانی