اریب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کج

فونتیک فارسی

orib
صفت
oblique, sidelong, diagonal, cater-cornered, slanting, slant, crosswise, slantwise, inclined, cant, bias, loxotic

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- صندوق بزرگ را به صورت اریب از درگاه باریک رد کردیم.

- We carried the big crate cornerwise through the narrow doorway.

- خط اریب

- an oblique line

- پرتوهای اریب نور خورشید

- the slant rays of the sun
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اریب

ارجاع به لغت اریب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اریب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اریب

لغات نزدیک اریب

پیشنهاد بهبود معانی