امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

انحراف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

کجروی

فونتیک فارسی

enheraaf
اسم
deviation, swerve, veer, veering, shunting, swerving, digression, tacking, deflection, maundering, drifting, divergence, divagation, digressing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- انحراف از قوانین نادیده گرفته نخواهد شد.

- Deviations from the rules will not be tolerated.

- گاردریل مانع انحراف خودرو از جاده شد.

- The guardrail prevented the car from veering off the road.
گمراهی اخلاقی

فونتیک فارسی

enheraaf
اسم
perversion, depravity, aberration

- انحراف اخلاقی

- moral aberration

- انحرافات جنسی

- sexual perversions
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انحراف

  1. مترادف:
    اعوجاج خمیدگی کجی کژی
    متضاد:
    راستی
  1. مترادف:
    اعتساف ضلال ضلالت کج‌روی گمراهی
  1. مترادف:
    گرایش میل

ارجاع به لغت انحراف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انحراف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/انحراف

لغات نزدیک انحراف

پیشنهاد بهبود معانی