امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اوج به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بلندترین نقطه

فونتیک فارسی

õj
اسم
peak, the highest point, height, apogee, top, zenith, apex, climax, acme, summit, pinnacle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- اوج شهرت او

- the apex of his fame

- تیمور از حضیض ذلت به اوج رفعت رسید.

- Teymour climbed from the perigee of hardship to the apogee of glory.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اوج

  1. مترادف:
    ارتفاع بالا بحبوحه بلندی بلندی رفعت صعود فراز قله منتها نوک
    متضاد:
    حضیض نشیب

ارجاع به لغت اوج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اوج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اوج

لغات نزدیک اوج

پیشنهاد بهبود معانی