امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بازپرسی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

baazporsi
interrogation, cross examination

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازپرسی

  1. مترادف:
    استنطاق دادرسی رسیدگی سیاست سین‌جیم مواخذه محاکمه یرغو
    متضاد:
    قضاوت حکم

ارجاع به لغت بازپرسی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازپرسی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بازپرسی

لغات نزدیک بازپرسی

پیشنهاد بهبود معانی