امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

باگذشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

baagozasht
complaisant, easygoing, forgiving, gracious, merciful, soft, tolerant, easy to forgive, placable, forbearing, indulgent

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد باگذشت

  1. مترادف:
    ایثارگر جوانمرد معفو
    متضاد:
    بی‌گذشت منتقم انتقام‌جو

ارجاع به لغت باگذشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باگذشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باگذشت

لغات نزدیک باگذشت

پیشنهاد بهبود معانی