امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بدنه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

badane
trunk, hull, frame, [plane] fuselage, shaft

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بدنه

  1. مترادف:
    پیکر پیکره تنه
  1. مترادف:
    اندام هیکل
  1. مترادف:
    چارچوب قاب
  1. مترادف:
    عمارت
  1. مترادف:
    سطح خارجی

ارجاع به لغت بدنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدنه

لغات نزدیک بدنه

پیشنهاد بهبود معانی