امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

برابر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

baraabar
opposite, [adv.] equally, [n.] opposite side, front, equivalent

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
تنیس و غیره
deuce
even
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برابر

  1. مترادف:
    جلو روبه‌رو رویارو مقابل مواجه نزد
    متضاد:
    نابرابر
  1. مترادف:
    کفو متساوی مساوی مستوی هم‌پایه معادل هم‌ارز همتا همسان همسر هم‌سنگ یکسان
  1. مترادف:
    علی‌السویه
  1. مترادف:
    موافق
  1. مترادف:
    طبق

ارجاع به لغت برابر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برابر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برابر

لغات نزدیک برابر

پیشنهاد بهبود معانی