امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

برازیدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

برازنده بودن، شایسته بودن

فونتیک فارسی

baraazidan
فعل لازم
to become, to suit, to befit, to fit, to comport

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برازیدن

  1. مترادف:
    برازنده بودن زیبندگی داشتن زیبیدن زیبا نمودن زیبنده‌بودن سزاوار بودن شایسته بودن طرازیدن
  1. مترادف:
    پینه کردن وصله کردن

ارجاع به لغت برازیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برازیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برازیدن

لغات نزدیک برازیدن

پیشنهاد بهبود معانی