امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

برش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

borsh
cut(ting), slice, section, coupon

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
borsch
yellow ochre
جراحی
incision
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برش

  1. مترادف:
    بریدگی شکاف
  1. مترادف:
    بریده تقطیع جدایی فصل قطع
  1. مترادف:
    قاش قاچ
  1. مترادف:
    کارآیی توان برایی قاطعیت
  1. مترادف:
    تیزی
  1. مترادف:
    بریدن

ارجاع به لغت برش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برش

لغات نزدیک برش

پیشنهاد بهبود معانی