امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

برشته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

bereshte
torrefied, toasted, roasted

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برشته

  1. مترادف:
    بریان بلال پخته تفت‌داده تفتیده

ارجاع به لغت برشته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برشته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/برشته

لغات نزدیک برشته

پیشنهاد بهبود معانی