بلد شدن به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
آموختن
فونتیک فارسی
balad shodan
فعل متعدی
to learn, to come to know, to become cognizant of
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- شنا بلد شدن
- to learn to swim
- می‌خواهم یک زبان جدید بلد شوم.
- I want to learn a new language.
ارجاع به لغت بلد شدن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «بلد شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بلد شدن