امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بنیانگذار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
founder, originator, progenitor, architect, instituter, institutor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بنیانگذار

  1. مترادف:
    اسم بانی پایه‌گذار موسس
    متضاد:
    بنیان‌کن

ارجاع به لغت بنیانگذار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بنیانگذار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بنیانگذار

لغات نزدیک بنیانگذار

پیشنهاد بهبود معانی