امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تخمه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

tokhme
indigestion

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
roasted seed, ovum, ovule, [fig.] stock, origin
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تخمه

  1. مترادف:
    اصل نژاد نسب نسل
  1. مترادف:
    بذر تخم دانه
  1. مترادف:
    نطفه

ارجاع به لغت تخمه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تخمه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تخمه

لغات نزدیک تخمه

پیشنهاد بهبود معانی