امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تردد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آمد و رفت

فونتیک فارسی

taraddod
اسم
traffic, moving back and forth, plying, shuttling

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- تردد کردن

- to come and go

- تردد ماشین‌ها

- traffic of cars
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تردد

  1. مترادف:
    آمدوشد رفت‌وآمد عبورومرور
  1. مترادف:
    تذبذب تردید دودلی شبهه شک
  1. مترادف:
    آمیزش حشر مراوده

ارجاع به لغت تردد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تردد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تردد

لغات نزدیک تردد

پیشنهاد بهبود معانی