امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تشریف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

tashrif
honouring

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تشریف

  1. مترادف:
    خلعت مژدگانی
    متضاد:
    خوارداشت تحقیر
  1. مترادف:
    حضور
  1. مترادف:
    بزرگ‌داشت

ارجاع به لغت تشریف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تشریف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تشریف

لغات نزدیک تشریف

پیشنهاد بهبود معانی