با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

تشنه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نیازمند به آب

فونتیک فارسی

teshne
صفت
thirsty, parched, dry, athirst

- مرد تشنه لیوان پشت لیوان آب می‌خورد.

- The thirsty man drank water glassful after glassful.

- اوج تابستان بود و زمین آفتاب‌خورده و تشنه بود.

- It was the height of summer and the land was parched and brown.
مشتاق

فونتیک فارسی

teshne
صفت
مجازی eager, greedy, athirst, longing, thirsty, very interested

- ما تشنه‌ی رمان‌های پلیسی هستیم.

- We are very interested in detective novels.

- او تشنه‌ی دانش است.

- She is thirsty for knowledge.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تشنه

ارجاع به لغت تشنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تشنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تشنه

لغات نزدیک تشنه

پیشنهاد بهبود معانی