امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تلاطم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

talaatom
dashing, collision

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تلاطم

  1. مترادف:
    تموج
  1. مترادف:
    تنش جنب‌وجوش جنبش هیجان
  1. مترادف:
    به‌هم برآمدن
  1. مترادف:
    به هم خوردن

ارجاع به لغت تلاطم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تلاطم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تلاطم

لغات نزدیک تلاطم

پیشنهاد بهبود معانی