امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تلنبار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

توده، انباشته

فونتیک فارسی

talanbaar
اسم
heap, pile, stack, mass, accumulation, hillock, stock, stockpile, bank, jumble

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تلنبار

  1. مترادف:
    انباشته توده کپه
  1. مترادف:
    پر لبریز

ارجاع به لغت تلنبار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تلنبار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تلنبار

لغات نزدیک تلنبار

پیشنهاد بهبود معانی