امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تمام به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بی‌کم‌وکاست

فونتیک فارسی

tamaam
صفت
entire, complete, full, perfect, even, round, downright, unabridged

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- مقاله دیدگاه تمامی از موضوع بحث‌برانگیز ارائه کرد.

- The article presented a perfect view of the controversial topic.

- صداقت تمام او همه را در اتاق شوکه کرد.

- His unabridged honesty shocked everyone in the room.
تمام‌شده

فونتیک فارسی

tamaam
صفت
finished, complete, completed, out, down, over, expired

- کتاب تمام شد و من می‌خواستم که بیشتر ادامه داشت.

- The book was finished, and I was left wanting more.

- مهمانی تمام شد و همه به خانه رفته بودند.

- The party was over, and everyone had gone home.
همه

فونتیک فارسی

tamaam
صفت
all, whole, every, entire, over, livelong, lion's share

- تمام شب در دیسکو رقصیدند.

- They discoed all night.

- در تمام مدت تعطیلات هوا بسیار بد بود.

- During the entire holiday, the weather was abominable.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تمام

  1. مترادف:
    قید
    متضاد:
    ناقص
  1. مترادف:
    تماما جمعناتمام ناقص
  1. مترادف:
    اختتام پایان ختم
  1. مترادف:
    جمله عموم همگی همه
  1. مترادف:
    کل هر
  1. مترادف:
    بس بسیار زیاد فراوان
  1. مترادف:
    بی‌کم‌وکاست

ارجاع به لغت تمام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تمام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تمام

لغات نزدیک تمام

پیشنهاد بهبود معانی