امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

توسعه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پیشرفت، گسترش

فونتیک فارسی

tõse'e
اسم
expansion, extension, development, widening, spreading, lengthening, enlargement, broadening

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- توسعه‌ی کسب‌وکار از تقاضای زیاد برای محصولاتشان ناشی می‌شد.

- The expansion of the business was driven by a strong demand for their products.

- توسعه‌ی اقتصادی

- economic development

- کشورهای درحال‌توسعه

- developing countries
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد توسعه

  1. مترادف:
    بسط پیشرفت عمران گسترش وسعت
  1. مترادف:
    بسط دادن گسترش‌دادن پیشرفت کردن

ارجاع به لغت توسعه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توسعه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/توسعه

لغات نزدیک توسعه

پیشنهاد بهبود معانی